مقدمه : یک داستان علاوه بر اینکه ممکن است سرگرم کننده باشد در خود پند هایی را نیز نهفته است که روی ضمیر نا خود آگاه خواننده تاثیراتی می گذارد . این تاثیرات خوب و گاهی نیز بد می باشد .
من هم سعی کرده ام در پس این داستانها ، خوانندگان را به داشتن پشتکار و ریسک کردن در زندگی خود تشویق کنم .
داستان زن نگرفتن ملا نصرالدین
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم…
دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟
ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود !!!
ادامه داستان در ادامه مطالب